نوشته اصلی توسط
parisa22
سلام
ببخشید ی سوال برای من پیش اومد از کجا میشه فهمیدحسی ک نسبت به طرف مقابلت داری دوس داشتنه یا فقط عادت و واستگیه
در وابستگی به افراد در واقع ما خود را محکوم میکنیم، دیگری را برخود مسلط کرده وتحت سلطه قرار میگیریم با پذیرفتن بی چون و چرای درخواستهاش از خود واقعیمون دور میشیم. فرد وابسته به خاطر نرنجوندن کسی که دوستش دارد هرگونه خواستی را میپذیره ولو برخلاف میل باطنیش. با دوست داشتن باید از وابستگی رها شد. دوست داشتن به این معنیه که طرف مقابل در تصمیمات و انتخابهای خود مختار است. روابط بدون وابستگی اینه که طرف مقابل رو در قالب خودش بپذیره نه در قالب سلیقه ای که خودتون دارید چون شما اونو به همان صورتی که هست پذیرفته اید. فردی که وابسته است تواناییهای خودشو باور نداره و در تمام مدت رابطه در هراس و نامیدیه؛همیشه در ترس از دست دادن است. کنترل افراطی و محدود کردن آزادی از دیگر علایم وابستگیه. رابطه دو فرد وابسته بسیار شکننده بوده و با تلنگری میشکند چون اساس محکمی ندارد. اما در یک رابطه بدون وابستگی دو فرد در پی تحقق شایستگیهای خود بوده و ممانعتی برای پیشرفت یکدیگر بوجود نخواهند آورد. به انتخابها و تصمیمات همدیگر احترام میذارند. وابستگی اسارت میاره ولی دوست داشتن و عشق آزادیست. انسان وابسته انگار در زندان به سر میبره و حتی اگه اون چیزی که بهش وابسته شده همیشه در کنارش حضور داشته باشه باز هم ترس از اینکه روزی اونو از دست بده نمیزاره که به آرامش برسه و شکوفا بشه.
وابستگی حائلی رو جلو چشم ایجاد میکنه که مانع شناخت منطقی با اصول عاقلانه میشه و آنها قادر به تشخیص نقاط ضعف طرف مقابل نمیشند، حاضر نیستند حتی نظرات مخالف و منطقی اطرافیانو در مورد شخص مقابل بشنوند و راجع به آن فکر کنند و متاسفانه اگه هم به مشاور مراجعه کنند در اثر این وابستگی روانی پذیرای سخنان علمی و معقولانه او مبنی بر عدم تناسب فیمابین نمیشند.